عکس شهدا-سردار شهید حسن گودرزی-۱
سردار رشید اسلام
شهید حسن گودرزی-۲
سردار رشید اسلام
شهید حسن گودرزی-۱
سردار رشید اسلام « شهید حسن گودرزی »
فرمانده ی دلیر گردان ثارالله از لشکر 57 ابوالفضل (ع) لرستان
شهید حسن گودرزی
نام : حسن
نام خانوادگی : گودرزی
نام پدر : کریم
تاریخ ولادت : 1338/05/09
محل تولد : روستای شیخ میری بروجرد
شغل : پاسدار
تاریخ شهادت : 1363/09/07
محل شهادت : منطقه پدافندی زبیدات عراق
مسؤلیت در زمان شهادت : فرمانده گردان ثارالله
محل دفن : گلزار شهدای شرستان بروجرد
کد ایثارگری : 6311891
زندگی نامه
درود و سلام به همه ی انبیاء و معصومین ، شهدا و صدقین و سلام بر روح مقدس و ملکوتی امام خمینی (ره) و ارواح ملکوتی سرداران گمنام سپاه اسلام خصوصاً پاسدار حقیقی قرآن و اسوه تقوا و شهامت شهید حسن گودرزی .
در نهم مرداد سال 1338 در روستای شیخ میری از توابع بروجرد در خانوادهای مذهبی ، کودکی چشم به جهان گشود . پدرش کریم، کشاورز بود و مادرش عصمت نام داشت. از آنجایی که خانواده اش به ائمه ی اطهار علاقمند بودند، نام او را حسن نهادند . وی پس از پایان دوران کودکی کم کم شخصیت خود را نمایان می کرد ، با وجود اینکه سن کمی داشت ، ولی فردی شایسته و با اخلاق بود. او با رفتار خویش همه افراد فامیل را مجذوب خود کرده بود . ( در بین افراد فامیل خوش خُلقی ، ادب و با ایمان بودن او جلوه نمایی می کرد . )
چند سالی از عمرش نگذشته بود که از نعمت پدر محروم شد . با از دست دادن پدر شریفش اراده ی او برای تحصیل بیشتر و محکم تر شد و با جدیت به ادامه ی تحصیل پرداخت .
در سـن نوجوانی او را فـردی باهوش و با ذوق و در عین حال مؤمن و با تقوا می دانستند و همین امر سبب شد که او در فضای آن موقع رژیم ستم شاهی همواره فردی مؤمن و با تقوا بماند .
با شروع انقلاب در راهپیمایی ها شرکت فعال داشت و با حضورش در جمع انقلابیون ، نفرت خود را از رژیم ستم شاهی اعلام می کرد .
وی همیشه خدا را شکر می کرد که در عصر و زمان های زندگی می کند که عصر انقلاب و دگرگونی است و همواره در این اندیشه بود که فرصتی یافته و می تواند دِین خود را نسبت به اسلام ادا کند و همیشه خدا را شاهد می گرفت که فکر و خیالش تنها اسلام و انقلاب و امام امت است . پس از پیروزی انقلاب در سال 1357 به خدمت مقدس سربازی رفت . حسن گودرزی از نیروهایی بود که در درگیری های داخلی با منافقین همیشه شرکت داشت .
پس از پایان خدمت سربازی به قول خودش از آنجا که علاقه ی زیادی داشت که زندگی خود را وقف اسلام و انقلاب نماید ، به همین سبب به جمع نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست .
شروع بکار شهید حسن گودرزی در سپاه پاسداران ، مصادف با آغاز تهاجم رژیم کافر بعثی عراق به خاک مقـدس میهن مان ایران اسلامی بود .
در روزهای اول جنگ او برای مقابله با متجاوزان به همراه گردانی از نیروهای سپاه عازم خرمشهر شد و زمانی که این شهر مقاوم و مجاهدپرور مورد هجوم نیروهای از خدا بیخبر و ناجوانمرد بعثی قرار گرفت و در چنگال سفاکان جهانی روزهای تلخ سقوط و فراموش نشدنی را سپری میکرد ، شهید حسن گودرزی در شهر دوشادوش بچه های خرمشهری می جنگید و همراه با نیروهای از جان گذشته تلاش می کردند که نگذارند خرمشهر سقوط کند .
شهید گودرزی همیشه می گفت قصـد من از ازدواج نیز به کمال رسیدن است و داشتن فرزندی به عنوان یادگار که بتواند در صورتی که به شهادت رسیدم ، سـلاح را بردارد . او باید نیـکو پرورش یابد و بتواند راهم را ادامه دهد و سربازی برای انقلاب باشد . با همین اهداف و اعتقادات در سال 1360 ازدواج کرد ولی هنوز دو هفته از ازدواج نگذشته بود که به جبهه اعزام شد و مـدت 4 ماه با منافقین در منطقه ( مریوان ) جنگید .
وی در فروردین ماه 1361 با رشادت ها و توانایی که از خود نشان داد این بار به عنوان فرمانده گردان ابوالفضل(ع) عازم جبـهه ی نبرد حـق علـیه باطل گردید ، ولی هـنوز یک ماه از حضـور او در مناطـق جـنوب نگذشـته بود که در عملـیات بیت المقدس از ناحیه ی گردن و دست مجروح شد و ماه ها در بیمارستان بستری گردید . و هنوز درمان را به اتمام نرسانده ، با بهبودی نسبی ، به سپاه برگشت و قصد رفتن به جبهه را نمود ، اما سپاه از رفتن وی ممانعت به عمل آورد و با رفتن او مخالفت کرد.
شهید گودرزی مدت 4 سالی را که در لباس سپاه خدمت کرد ، مسوولیت های زیادی را به عهده گرفت که از آن جمله می توان به : مسوولیت بخش پرسنلی ، کارگزینی ، تعاون و قائم مقامی سپاه و نیز بخش مبارزه با مواد مخدر اشاره نمود .
وی از جمله انسان هایی بود که در کارهایش ، خدمت به اسـلام و مسلمـین حرف نخست را می زد . او شب هایش چه آن زمان که در جبهه در حال مبارزه با دشمن بود و یا در سنگر ، چه در زمانی که در خانه و در کنار خانواده به سر می برد ، با طنین مناجات ، نیایش و دعا همراه بود که نشان از مظلومیت و خدا ترسی وی بود .
از دیگر مواردی که می توان در منش و رفتار دینی و عبادی او اشاره کرد ، برپایی فریضه ی نماز شب بود که به جا می آورد همچنین نیت خیرخواهانه او بود که در خفا و به دور از هیاهو به کارهای خیر و کمک به محرومان می پرداخت .
شهید گودرزی فردی آرام ، کم گو و کم صحبت بود . همیشه متفکّرانه ، با خلوص و آرام سخن می گرفت و اصـول منطق در کلامش مبیّن فهم عمـیق او بود . هـر زمان فرصت و حالی می یافت به تلاوت قــرآن می پرداخت و با صوت آرام بخش قـرآن ، به آرامـش می رسید .
علاقه ی شدید او به سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و سایر معصومین و ذکر مصائب ائمه (ع) ، قلب او را نوازش می داد و بر جفاکاری های ملحدان نسبت به خاندان عصمت و طهارت (ع) ، مظلومیت و حقانیت آن ها و مردمی که ایشان را درک نکرده و نفهمـیده اند ، افسـوس می خورد و بر شـهادت آنها می گریست .
او دارای ایمانی راسخ و عزمی استوار بود و بدین سبب در رزم بسیار شجاع و بیباک عمل می کرد . دلیر ، قویدل و متوکل به حضرت حق بود . او در هــمه حـال مشـــتاق شـــهادت بود و آن را مـرگ نمی دانست ، بلکه شـهادت را رسیدن به قُـرب الهی می دانست .
او همچون پدری دلـسوز ، عـلاقه ی بسـیار زیادی به فرزندش « مهـدی » داشت ولی همیـشه بیان می داشت که خـدا را از هـر کسی بیشـتر دوست دارم و بسـیار علاقمـند هسـتم که فرزندم همراه با یاد خدا و نام و ذکر همیشه خـدا تربیت شود و در راه انقلاب گام بردارد . چرا که انقلاب و امام ما احتیاج به سربازان حقیقی دین و قرآن دارد و تنهایی این انقلاب ، باعث لطمه خوردن به اسلام می شود .