با تو گویم هر چه گویند آن مگو
چون تو گفتی هر چه خواهی راستگو
پس چنین گویم که هستم ناسپاس
هر چه گویم کی کنم مهرت سپاس
بنام هست و نیستِ بود و نابود
بنام آنکه بی کیهان همی بود
برای هر چه نابودش شود بود
برای مادرم چون مادرم بود
برای کوهسار و دشت و دریا
برای جنگل و یک مرد تنها
برای زن زبانم نیک گردید
جهانی در نبودش نیست گردید
برای این و آن گویم فراوان
که شاید بشنود هر گوش نادان
چنین گفتیم و گویند از پس ما
برای ما نگفت آن مرد تنها
از آن تو ام کیش منی ای همه پندار
نابود تو ام بود منی آگه بیدار
نقاشی
دکتر شهید مهدی وریجی
دریافت اندازه اصلی نقاشی
هر چیز که در بود و نبود است
از مهر همان یک همه بود است
این بود و نبود ما چه خوب است
چون اوست که بود است و همه اوست
آهنگ ارکسترال
راه نابودی
دریافت رایگان
خواهم مرا گذاری در بیکران مهرت
دورم کنی ز خشمت چون ناتوان و زارم
گر روز و شب نباشم اندر نیایش تو
دانم که بی نیازی خواهم نوازش تو
خدایا
تو دانی در نهانم هر چه دارم
بپوشانی گناهم از تو خواهم
ببخشی هر چه بد کردم به خویشم
من از خود بی خودم دانی که هیچم
همی خواهم که هر دم با تو باشم
چنین دانم که من بی تو نباشم
نیست مرا جدا ز تو
ز هر دمی که میرود
به سوی مهر پاک تو
تو خواهی من به راه مهر تو
دل ببندم جان سپارم چون منم از آن تو
خوش سپردم هر خواهی از دل و جانم به تو
خوانم تو را به آهی
هر دم دلم ندارد
دردی برای درمان
آه ای شکوه این آه
دل را به تو سپارم
تا پر کنی ز آهت
دردت به دل نشیند
درمان دگر نخواهم
تماشای
خواندن زیبای دعای سلامتی امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف
در آپارات
دریافت فایل اصلی
چون تو آیی همه خوبان جهان شاد شوند
پرستار شهیده نرجس خانعلی زاده
Shahideh Narjes Khanalizadeh
خواندن زیبای دعای فرج-دعاخوان: حجت الاسلام مرتضی حائری
جانم ز خاک برگیر
چون تن توان ندارد
تا بار بندگی را
نیکو نگه بدارد
خواهشی نیست که بی خواه تو خواهم باشد
در ره خواه تو هر آنچه کنی خواهانم
اندوه جاودانی
دانم که تو بدانی
من را به خود کشیده
دستان سرد و نرمش
ستایش میکنم هر دم تو را پاک
تو ای هستی ده و روشنگر خاک
عکس
ابر بزرگ
دریافت اندازه اصلی عکس
هر که با پیوند نیکش در پی خوشنودی خالق بُودرفت و آمد هم کند با بستگانش خوب و نیکپس خداوند در قیامت سربلندش میکند
ای جوانمرد جهان یاور سردار جهان ای عباسروز میلاد تو عشق استبرای همه خوبان جهان ای عباس
هر چه تو خواهی از جهان نمیشود ز حق نهان
آنکه از تو می پذیرد بخششییاری تو کرده در بخشندگی
بنامت ای حسین ارباب خوبان
شده امروز گیتی بس درخشان
خود به خودی نیست و خود به خداست
همیشه واگذر است خودی به خدا
گر شود آنچه تو خواهی در دمی
دیگران نیز به هر خواهش خود زود رسند
پس نبینی یک دمی از بودن
بس که تو میبری رنج ز این همه درد نهان
بهتر این است هویدا کنی اسرار جهان
گر به من گفتی و آزاد شدی از غم دل
شوخی این سخنم در پی شادی تو بود
واپسین خواهشم از دیده پر مهر تو بود
که نبار روز نبودم و به باران یاد کن
ای تو ای مرد بزرگ مرد همه دورانهاای شما سرور ما احمد یکتای جهان ای محمود
ناخوشی های جهان میگذرد نیک نگر تا فردا
خوش به نوروز نگر میگذرد سختی ها
آن زمانی که ستم بر حق شود چیره و بیشپس برای هیچکس جایز نباشد این گماننیک پنداری و نیکی در گمان دیگرانتا شود آگه به نیکی از همه پندار او